زیسان: اس جی دبلیو بنجامین، اولین سفر ایالات متحده آمریکا در ایران در کتاب خاطرات خود تحت عنوان: «ایران و ایرانیان عصر ناصرالدین شاه در توصیف وضعیت جغرافیایی ایران و بافتار جمعیتی و نیز روحیات ایرانیان توصیف جالبی ارائه میکند.
به گزارش زیسان؛ اولین سفیر آمریکا در ایران که در سال ۱۲۶۱ هـ ش در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار پا به ایران میگذارد، چنین مینویسد:
«کلمه ایران یک تمدن باستانی و تاریخی را بخاطر میآورد. نامهای کوروش، داریوش و خشایارشا به گوش همه آشناست و هر شاگرد مدرسهای در تاریخ شرح حمله بزرگ ایران به یونان را خوانده است. ولی برای کسانی که ایران را ندیده اند مشکل است تصور کنند چگونه کشوری که قرنها قبل از میلاد مسیح وجود داشته و بر قسمت مهمی از دنیای آن روز حکومت میکرده است. هنوز پابرجاست و تحرک دارد و مردم آن دارای چنان استعداد و روحیهای هستند که میتوانند در قرون آینده هم استقلال خود را حفظ کنند... هنوز هم این کشور که بسیار کوچک شده، اهمیت خود را حفظ کرده است. مساحت آن دو برابر فرانسه بوده و هوش و استعداد مردم آن به حدیست که آثار انحطاط و نابودی در آن کمتر دیده میشود.
ولی البته نباید کتمان کرد که در چند قرن گذشته وضع ایران طوری بوده است که کمتر توجه دنیا را بخود جلب کرده و در میدان سیاست جهان نفوذ خود را از دست داده است و همین عامل هم موجب شده که عدهای تصور کنند ایران بطرف نابودی و انقراض میرود. شاید علت این عدم تحرک و از دست دادن نفوذ و عظمت ایران، وضع خاص جغرافیائی این کشور باشد که آنرا منزوی کرده است، از خارج و مخصوصا دنیای غرب بعلت وجود کوهها و جبال مرتفع که اطراف این کشور را، چون دیوار غیر قابل نفوذی فراگرفته است، دسترسی به ایران مشکل است.»
بنجامین در فصل آخر کتاب خود مینویسد: «کسانی که تصور میکنند ایران به مرحله سقوط کامل رسیده و تقریبا نابود خواهد شد اشتباه بزرگی مرتکب میشوند و درست بر خلاف نظر آنها ایران باقی خواهد ماند و تجدید حیات خواهد کرد.»
او همچنین در توصیف استقلال طلبی ایرانیها نوشته است: «اگر یک نفر از ایرانیها بپرسد که در ته قلب با کدام یک از کشورهای روسیه و انگلستان خوب هستند و ترجیح میدهند که روس یا انگلیس در ممکلت آنها نفوذ نماید، شکی ندارم که جواب خواهد داد از هر دو کشورها یعنی انگلستان و روسیه، نفرت دارند و از خدا میخواهند که ریشه هر دوی آنها را از زمین بکند ونیست و نابودشان کند.»